بال کاغذی

با این بال های کاغذی می توان به ثریا رفت

بال کاغذی

با این بال های کاغذی می توان به ثریا رفت

بال کاغذی

اینجا خانه جدید من است

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

داستان کتاب علمی

امروز داشتم مطلبی را از سایت محمدرضا شعبانعلی در مورد داستان کتاب هایش میخواندم که مرا با خود به دوران کودکیم برد.

وقتی کلاس سوم یا چهارم دبستان بودم علاقه زیادی به کتاب های علمی داشتم ولی حتی نمیدانستم یه کتاب علمی چیست و یا یک کتاب علمی چگونه است و حتاتر اینکه یک کتاب علمی را از کجا می توان تهیه کرد.

شاید آن سالها محله ما در حومه شهر قرار داشت که البته امروز با گسترش شهر داریم وسط شهر نیز رد میکنیم و اگر کمی صبر کنیم شاید دوباره از حومه آنطرف شهر سر در بیاوریم...

پدر و مادرهای ما هم نه مثل امروزی ها بودند که دنبال آموزش های خاص برای بچه ها باشند.

یادم هست یک روز به مناسبتی که مناسبتش را هرچه فکر میکنم یادم نیست یه اتوبوس مانندی(شاید هم وانت) کتاب آورده بودند تو مدرسه مان من هم خوش حال از این رویداد با اشتیاق به سمت آقایی که بالای اتوبوس بود رفدم و گفتم: آقا کتاب علمی میخواهم. هنوز هم مکث معنادار آن مرد را به یاد دارم. الآن که خوب فکر میکنم به نظرم خودش هم معنای کتاب علمی را خیلی خوب درک نکرده بود. سه یا چهار جلد کتاب به من داد. خیلی یادم نیست ولی یکی از آن ها در مورد کاشت پسته بود. آن کتاب ها را چندین بار خواندم ولی احساس میکردم کتاب علمی چیز دیگریست...